روزی که شروع کردم فقط  یک دختر هفده ساله بودم

حالا وقتی به خواسته ام میرسم

یک دختر بیست ساله می شوم

هیفده سالگی،  هیجده سالگی و نوزده سالگی ام

به اشک و اه گذشت

به غم و نرسیدن گذشت

به خواستن و نتوانستن گذشت

من حتی اگر به خواسته ام برسم به ماه ها روانشناسی و کمک نیاز دارم تا دوباره به خودم برگردم اگر برگردم 

سه سال اسیر شدن کم نیست 

سه سال اسیر چنگال نرسیدن شدن کم نیست

میترسم سکته کنم و مادرم دق بکند 

میترسم پدرم از نبود من گریه کند 

میترسم سکته کنم. 

قلبم مدتی است تیر میکشد پلکم میپرد معده ام یک جوری شده

حال و روز خوبی ندارم 

اگر میخوانید برایم دعا کنید 

چیزی از من نمانده. 

چند وقتی است که مهمان دلم غم شده است

ام ,گذشت ,میترسم ,سه ,غم ,سال ,میترسم سکته ,گذشت به ,خواسته ام ,به خواسته ,سال اسیر

مشخصات

تبلیغات

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

رویای بیت کوین Bitcoin Dream پرسش و پاسخ وردپرس سایت کیم کالا فروشگاه اینترنتی Lotus Water Psychology سایه وارونه داده پردازی نرم افکار اپیکیشن نت مانی net money مرکز تخصصی گچبری و قالبسازی آذین بیوگرافی ابوالفضل بابادی شوراب گروه هنری اولین اکشن سازان جوان اقیانوس طلایی .:: تنفّس صــــبح ::. شین نویسه خبر شهدای مدافع حرم پایکد نقاشی کشیدن درمان مو کبدچرب Sh.S نمونه سوالات استخدامی بانک تجارت (فروردین 1400) رسانه ارزهای دیجیتال و صرافی Coinex مرکز ماساژ در تهران